بسم الله الرحمن الرحيم

 شايد فراموش شد آنكه نامش نيست، يادش نيست، خودش نيست و حتي جسدش ناشناخته است ؛ اما او امروز نام جديد از خالق اش گرفته: شهيد گمنام. شهيد گمنام با اسم و رسم رفت و بي نام نشان برگشت . اما كجا برگشت؟ ديگر هرگز به خانه اش در فلان خيابان و فلان كوچه برنگشت اما به خانه دل ميليون ها عاشق پا گذاشت و همه صاحب خانه هاي دل ها برايش فرش قرمز پهن كردند و چون تاج ، نامش را بر سر گذاشتند. شايد اگر گمنام بر نمي گشت صاحب يك مقبره اي با شكوه و نوراني ميشد اما حال كه بي نام و نشان شد ، برايش هزاران مقبره هست و نامش بر سر سنگ هزاران مقبره آسماني حك شده. شهيد گمنام سلام! حالا بگو تو گمنام و بي نشاني يا من و ما؟ تو را كسي نمي بيند يا من و ما؟ شهيد گمنام سلام؛ نامت بر زمين و آسمان نقش بسته و نقاشان روزگار مات و مبهوت مانده اند كه تو چه هستي كه اين چنين چيره دست نقش مي زني.

شهيد گمنام سلام و باز هم سلام و تا ابد سلام...


دسته ها : شهيد گمنام
1391/7/29
X